کردی از باد صبا در پشت پَرچین اعتماد
صدمن از گلغنچه های گلشنت را باد برد
روسری را در میان کوچه ها دادی به باد
تـا کـه آسان بافـه ی آویشنـت را باد برد
از همانروزی که افتادی در آغوش نسیم
همچنان گل هــای ریــزِ ﺩﺍمنت را باد برد
کـو دلیری تا کند از کار طـوفان اعتراض
بی محـابا آب و خـاکِ میهنت را باد بـرد
در نمی آید صــدای گلـــــه هـای مـادیان
شیهــه ی اسب سفیدِ توسنت را باد برد
با مـنِ تنهـای بی دل تا نکـردی ای عسل
درغریبی خوشه چین خرمنت را باد برد
علی بررسی از مرجع قیصری طبق کپی رایت
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 150