بانگاهش از جوانان دلـــــــــربائی می کند
صد هــزاران عاشقِ بی تاب دارد لاله جان
هر دقیقه تار گیسویش به دستانِ صباست
بافه ای از مـوی پُـر مضراب دارد لاله جان
کوچه باغ تنگ آغوشش پر ازآرامش است
بستر گـــــرمی برای خــواب دارد لاله جان
خنجر ابـــروی او پیوسته عاشق می کُشد
کشته هادرگوشه ی محراب دارد لاله جان
از نگاه نافـــذش راه گـــریزی هیچ نیست
مثل اینکه چشم او ردیاب دارد لاله جان
لاله جان دیگر به سر وقتم نمی آید عسل
چشم من از دوری اش سیلاب دارد لاله جان
نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت ۴ ب.ظ توسط علی قیصری| |
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 167