سالها ای باغ گل دلخوش به پیوند توام
آنقدَر نازی که مبهوتم هنوز از جذبه ات
محو رخسار قشنگ و محــو لبخند توام
شاید ای بانوی زیبا رو نمی دانی هنوز
در هـوای بوسه بر دست هنرمند توام
دین و ایمان را گرفتی با نگاه نافــذت
بارها گفتی که در خلـوت خداوند توام
دکمه ی پیراهنت را بیگمان وا کرده ای
در مسیر باغی از بوی خوش آیند توام
ایکه میخندی میان کوچه ی گلها به ناز
در پی شعر شکرگـون از لب قند توام
حلقه را بر در بزن یعنی به سروقتم بیا
ای عسل، ای آرزویم آرزومــــند توام
نوشته شده در یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت ۷ ب.ظ توسط علی قیصری| |
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 208