هرچند که رخسار تو در دید نباشد
در تابش بیوقفهیِ آتشکدهتردید نباشد
در منظره یِ پُر شررِ شعله یِ رویت
رازی ست که درچهرهیِ خورشید نباشد
تا دشمن اندیشه فروشندهیِ یأساست
از زنده بهگورانِ فلاکت زده امیدنباشد
خونریز ترین نسلِ بشر ناشرِ دینند
اسلافِ عرب قابلِ تمجید نباشد
در مدرسه یِ علم و خِرَد تابع عقلیم
در مذهبِ ما مرجعِ تقلید نباشد
دیری ست که در میهنِ پهناورِ کوروش
در حفظ وطن لشکرِ جاوید نباشد
وحشی صفتان آینه ها را بشکستند
تا جامِ جم از دوره یِ جمشید نباشد
بانو عسلم قصه یِ این غصه درازست
یک روز نبوده ست که تهدید نباشد
علی قیصری
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 46