مِثل جشنی که در آن تنبک و تنبور نبود (علی قیصری)

ساخت وبلاگ

مِثل جشنی که در آن تنبک و تنبور نبود
شهرم از بی نفسی اهل شر و شور نبود

تیرگی‌چیره شداز یورش تاریکی محض
در پسِ پنجره ای روزنی از نور نبود

بسکه در کوری شب طبل عزا را زده اند
فرصت زمزمه در گوشه ی ماهور نبود

قاضی و شیخ ریا در پیِ اعدام منند
ورنه در کوچه ی ما اینهمه مامور نبود

عمری از روی توهّم دهَدم زاهد شهر
وعده ی باغ بهشتی که درآن حور نبود

به همان‌خون‌ سیاوش که‌چکید ازتن گل
محفل لاله رخان شیونِ بر گور نبود

می زدم نت به نت از خاطر بانو عسلم
غم ِ بنهفته اگر در دلِ سنتور نبود

علی قیصری

عسل...
ما را در سایت عسل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 85 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 12:23