عهد کردم که زمانی ندهم دل به کسی
ناگهان حلقه ای از زلف تو بر بادم کرد
دیدن روی دلارای تو در خواب و خیال
فارغ از دلبـــریِ حـــور و پـریزادم کرد
خط چشم و رخ زیبای پر از منظره ات
بی نیاز از قلـــم مـــانی و بهــزادم کرد
پایِ آوازه ی شیرین کـه بیامد به میان
بیستون منقلب از نالـه ی فرهادم کرد
در اسارت نکنم شکوه که از بخت بدم
آنچه آمد به سرم حیله ی صیادم کرد
من همان در بدرِ باده پرستم که عسل
مهــربانانه به گوشم زد و ارشادم کرد
علی قیصری
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 191