اگـر از کوی تو شب هـا متوالی گـذرم
بیگمان دختر همسایه پر از شک بشود
سنــد عــاشقی ام را نکــــند پـاره کنی
که سراپای غزل نسخه ی مَدرَک بشود
آخر ای دختر گل بوی تو را حس بکند
هــر کسی ره گــذرِ بـاغ ولنـجک بشود
آن قَدر ناز و بلندی کـه بـه مانند چنار
بافه ی خـرمن تو لانه ی لک لک بشود
هــر زمانی کــه بهـار آیـد و باران بزند
ساحل پیــرهنت بــرکـه ی اردک بشود
روی آلـوچه ی لب هـای تو باید عسلم
آنقـَدر بـوسه بـریزم کـه لواشک بشود
علی قیصری
عسل...برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 232