آن که روی شانه ها یک بافه گیسو می بَرد (علی قیصری)

ساخت وبلاگ
آن که رویِ شانه ها یک بافه گیسو می بَرد
صدبغل شعر و غزل با چشم و ابرو می بَرد

هر زمانی عشوه می ریــزد میان کوچه ها
از تنش بادِ بهاران عطرِ خوش بو می بَرد

پشت پَرچین میسپارد روسری را دستِ باد
بی خیال از هر نسیمی شانه بر مو می بَرد

لــرزش بــرجستگی ها دکـمه را وا می کند
در میــانِ پیــرهن وقتی کــه تیهـو می بَرد

راز و رمزش را نمیدانم ولی دائم به چشم
سرمه ای دارد کـه دل از بچــه آهو می بَرد

هــر زمـان با جیغ و داد آیـد صـدای وای نه
یک نفــر از بـاغ او دزدانـــــه لیمــو می بَرد

بی خبر از حرف مردم دخترِ وحشی صفت
آبــــرویِ عـــاشقـان را بـا هیـاهــــو می بَرد

شعرِ شاعر تازه شیرین میشود وقتی عسل
قَـدری از شهـدِ شکــر از کـام کنـدو می بَرد

علی قیصری

عسل...
ما را در سایت عسل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 223 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 6:53