عسل

متن مرتبط با «من كه باشم» در سایت عسل نوشته شده است

بنازم دامن پُرچین تان را

  • بنازم دامنِ پُرچین تان را بنازم‌ زلف عطرآگین تان را نسیم آورده از باغ بهاران هوای صبح فروردین تان را علی قیصری, ...ادامه مطلب

  • دامن سبزت پر از گلهای ناز دلبری ست (علی قیصری)

  • دامنِ سبزت پر از گل هـای نازِ دلبری ستنم نم گلخنده هایت نغمه سازِ دلبری ستکـم نـدارد بایگانی نسخه ای از خُلق نیکآن چه در پرونده داری امتیازِ دلبری ستسالها در زیر شالت خودنمایی کرده استچتـر زلفت همچنان, ...ادامه مطلب

  • محبوب منی ای همه ی دار و ندارم (علی قیصری )

  • محبــوب منی ای همــه ی دار و نـدارمدر تاب وتب عشق تو بی صبر و قرارمدر مـوسم گل پا ننهــم‌ هیچ بـه صحرازیـرا کـه تـویی سبز تـرین فصل بهـارمدیـوانـه ای از کـوی تو‌ می باشم و آخردورم بکنــد عـاشـقی از ای, ...ادامه مطلب

  • من همان مرد غزل گوی کهن سال توام (علی قیصری)

  • من همان# مرد غزل گوی کهن سال توام#نـه جـوانـم ولی آن شاعر  با حـال توام#آن قَدر منقلب از ناز تو هستم که هنوز در خیــابانِ پُـر از پنجـــــره دنبال توامبه همان# موی شلالی که تو راکرده بغلآرزومنــــدِ گلِ ر, ...ادامه مطلب

  • عشق من بشکن بزن بشکن در میخانه را(علی قیصری)

  • عشق من بشکن بزن بشکن در میخانه راپر بکن با خنـده هایت ساغـر و پیمانه را بافه ی زلفت که می ریزد بروی شانه اتمی کند هـر دم معطـر جای جای خانه را آنقَـدر در پیش چشمت بی قراری میکنمتا که از باغت بچینم میو, ...ادامه مطلب

  • باغی از ممنوعه داری سیب کالی می دهی؟ (علی قیصری)

  • باغی, از ممنوعـه داری, سیـب کالی, می دهی؟,اندکی در پای پَرچین حس وحالی میدهی؟ می نشیند پیک احساسم به روی شانه اتقـاصــدک هــای مسافـر را مجـالی میدهی؟ چون کویر تشنه می میرد تنـم از خستگیجان به لب گـردیده ا, ...ادامه مطلب

  • من که در شهـرِ غـزل این همه امکان دارم (علی قیصری)

  • من که در شهـرِ غــزل این همه بررسی از مرجع امکان طبق کپی رایت دارمشعـرِ بی پنجـــره ای رو بــه خیـابـان دارم از زمانی کـه پـر از ایـده ی حافظ شده امگاه گاهی گـــذر از کـــوچه ی عـرفان دارم اشک هایی کـه فــرو میچکد از چشم تـرمشک, ...ادامه مطلب

  • می زند چوب ِ دلم طبل تمنای تو را (علی قیصری)

  • می زند چوب ِ دلم طبل تمنای تو را (علی قیصری) می زند چــوب ِ دلـــم طبل تمنای تــو راتـو کجائی کــه بجویم صنما جــای تو راگرچه پنهان شده ای از منِ پروانه صفتمی کنم نیمه ی شب قصد تماشای تو راآرزویی کــه مـرا سر به هوا کــرده هنوزبه دلــم ماند و ندیدم قــد و بالای تو راآخر از عشق و جنون آینه را می شکنممنعکس گـر نکند چهــره ی زیبای تـو راسال هــــا از گــــــذر باد صبا می شنومهم چنان زمزمه و خنده ی گیرای تو رادر کنــار مــنِ بی دل بــه تـــرنم بنشینتا نشینم بــه تفأل شب یلـــــدای تو راایکه از اشک قلم نامه نوشتی به عسلبه جهانی ندهم شعر و غـزل های تو را علی قیصری     نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ساعت ۱۲ ق.ظ توسط علی قیصری| | , ...ادامه مطلب

  • در خلوت من پا منه ای ماهِ رهائی (علی قیصری)

  • در خلــوت من ﭘﺎ ﻣﻨﻪ ﺍﯼ ﻣﺎﻩِ ﺭﻫﺎئی کـــز دیـــدن رویت نکشم ﺁﻩِ ﺭﻫـﺎئی بین شب و اقبال سیاهم چه تفاوت وقتی ﮐـــﻪ ﻧﺸﺎﻧﻢ ندﻫﯽ ﺭﺍﻩِ ﺭﻫﺎئی علی قیصری نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۶ساعت ۹ ق.ظ توسط علی قیصری| |, ...ادامه مطلب

  • وجیه المنظر است و دل ندارد (علی قیصری)

  • وجیه المنظـر است و دل ندارد درون کــــوچه ای منــزل ندارد اگـرچه رٌد شود از پیش چشمم دویدن در پی اش حاصل ندارد, ...ادامه مطلب

  • مپرس از من که در دام بلایم (علی قیصری)

  • مپرس از من کــــه در دام بلایم به درد و خنده ی غــــم مبتلایم کسی غیر از خدایم هیچ نشنید صدای گــــــریه را در های هایم نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۶ساعت ۹ ب.ظ توسط علی قیصری| |,مپرس,دام,بلایم,علی,قیصری ...ادامه مطلب

  • ماه کنعانی من فاصله را دور بریز (علی قیصری)

  • ماهِ کنعانی من فاصله را دور بــریز از درِ مهــر بیا روی شبـم نور بــریز صبح آدینه مـــــرا تا وسط باغ ببر آندم از جام لبت شربت انگور بریز نوشته شده در یکشنبه یازدهم تیر ۱۳۹۶ساعت ۱۱ ق.ظ توسط علی قیصری| |, ...ادامه مطلب

  • آروز دارم که روزی مرد دلخواه تو باشم (علی قیصری)

  • آروز دارم کــه روزی مرد دلخواه تو باشمتا که عمری هم کلام گاه و بیگاه تو باشم آرزو دارم بگیــری سرنوشتم را بــه دستتا تمام سالهـــــــا زندانیِ چـــاه تو باشم از همان روزی که دیدی داد و فــریاد مراگفته بودی آتشی در بین هــر آه تو باشم آرزو دارم کــــــه اصلاً دانه ی فلفل شومتا مگـــر خال سیاهی بر رخ , ...ادامه مطلب

  • همین که می کنی با من تعامُل(علی قیصری)

  • همین که می کنی با مـن تعامُل به چشمان قشنگت می زنم زُل دلم از بی قراری گوید ای کاش تو باشی و من و یک باغ پُر گُل نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ساعت ۴ ب.ظ توسط علی قیصری| |, ...ادامه مطلب

  • من که با ناز تو در هر غزلی مأنوسم(علی قیصری)

  • من که با ناز تو در هر غزلی مأنوسم دوری از شهر تـو دائم بکند مأیوسم رخ برافروز و بزن شعله و پیوسته بتاب بدران پرده ی شب را که توئی فانوسم از همان لحظه که با خنده نشستی به دلم گریه ها می کنم و عکس تو را می بوسم سالها رفت و کماکان من ِدلداده هنوز سعدِ سلمانم و در بند غمت محبوسم مثل برگی که شد از پیکره ی ساقه جدا دارم از دوری تو روی زمین می پوسم دوستت دارم و طوفان سد راهم شده است چاره ای کن که منِ خسته پر از افسوسم بال و پر می زنم از فاصله ها دور و برت ای عسل آتش روی تو کند ققنوسم  ,من که باشم که بران خاطر,من که باور ندارم داریوش,من که باور ندارم,من که باورم نمیشه,من كه باشم,من که با این برگ ریزان,میلاد باران منکه باهاتم,من که باهاتم از میلاد باران,که من با لعل خاموشش نهانی,من که از بازترین پنجره ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها