نگارِ بهتر از جانم دوباره بیاویزد به احساسم ستاره کنارِ دلگشایِخواجه حافظ به شیرازم کشاند با اشاره علی قیصری, ...ادامه مطلب
زدی با رفتنت آتش به جانم کهغم ریزد غروبِ از آسمانم بسان هیزم از سوزم بسوزد دلِ همسایه از آه و فغانم علی قیصری, ...ادامه مطلب
مانند خوره عشق بیفتاد به جانم باید کـه از امـروز ببندم چمدانم باید بپرم مثل پرستوی غریبم یک لحظه نباید که به شیراز بمانم آواره و ماتم زده و بی کس و تنها چون مرغ دل افسرده در اردوی خزانم پیوسته دلم با تپشش زمزمه دارد دیوانه و عاشق شده شاید به گمانم یک بار تو را دیدم و شیدای تو گشتم یک عمر گذشت و همه شب در هیجانم در بین سکوتم تو سکوتی نکن ای عشق دل پیش تو می باشد و اما نگرانم وقتی که عسل از لب شیرین تو گویم ﺟﺎﺭی ﺑﺸﻮﺩ شعر و غزل ﺭﻭی زبانم , ...ادامه مطلب