چنان مهرت نشسته در وجودم که آتش می جهد از تار و پودم بلورین پیکر از مهتابِ رویت حضورِ تیره یِ شب را زدودم علی قیصری, ...ادامه مطلب
نشسته از وجودِ برفِ زیبا سفیدی بر تنِ باغِ تماشا زمستان میرسد وقتیکه پاییز رود کم کم به استقبال یلدا علی قیصری, ...ادامه مطلب