بنازم دامنِ پُرچین تان را بنازم زلف عطرآگین تان را نسیم آورده از باغ بهاران هوای صبح فروردین تان را علی قیصری, ...ادامه مطلب
اگر چه سال ها پیرم گلِ ناز نباشی بی تو میمیرم گلِ ناز دلم را عصرِ تنهایی نکن تنگ که در آدینه دلگیرم گلِ ناز علی قیصری, ...ادامه مطلب
بریزد از نگاهِ نازِ باران بلورِ ریزه ریزه بر خیابان چه زیبا می نشیند روز برفی سفیدی بر تنِ سردِ زمستان علی قیصری, ...ادامه مطلب
به چشمانم نگاهی سرد کردی درونم را دچارِ درد کردی سپردی سرنوشتم را به پاییز درختم را سراپا زرد کردی علی قیصری, ...ادامه مطلب
همانروزی تو را در کوچه دیدم دل از گل های نازک تن بریدم بلندایِ بلورت را زدم زُل ضریحِ چشمِ نازت را خریدم علی قیصری, ...ادامه مطلب
دمادم چک چکِ باران یک ریز به روی شعر زردم میخورد لیز هنرمندانه اشکم می نویسد به عشق دختری با نام پاییز علی قیصری, ...ادامه مطلب
گدایی کدخدایِ شهرمان شد به شدّت بیخیال از قهرمان شد هلاهل را به خوردِ ایده ها داد که کم کم زندگانی زهرمان شد علی قیصری, ...ادامه مطلب
به عشق روی تو پروانه پر زد هزاران خانه را آهسته در زد ولی در کوچه های نا امیدی دودستی بارها بر فرق سر زد علی قیصری, ...ادامه مطلب
عزیزم زندگانی زهرمان شد هلاهل در جوانی بهرمان شد به جایِاشک شادیخون بگرییم که غم رندانه شیخِ شهرمان شد علی قیصری, ...ادامه مطلب
دلی نازک تر از پروانه داری هزاران شاعر دیوانه داری نمی دانم که ای عطرِ شبانه کجایِ شهر شعرم خانه داری علی قیصری, ...ادامه مطلب
حریرِ نازکِ سبزی تنت بود شقایق شاهدِ گل دادنت بود شکوفا میشدی درباغ شعرم دلیلم غنچه یِ پیراهنت بود علی قیصری, ...ادامه مطلب
به عشق چیدنِ ماه و ستاره تپش گیرد وجودم را دوباره هنوز از آتش خورشیدِ رویت بریزی رویِ چشمانم شراره علی قیصری, ...ادامه مطلب
همان سودی که پایانش زیان است فرا رویِ ضحاکانِ زمان است چه نیکو حک شده در ذهنِ تاریخ حکومت قاتلِ فرعونیان است علی قیصری, ...ادامه مطلب
تنِ گل هایِ باغت ناز دارد ارسبارانِ چشمت راز دارد برایت با ترنم بازگو کرد چکاوک هرچه در آواز دارد علی قیصری, ...ادامه مطلب
شقایق ناز و پاورچین بیاید به سوی باغ فروردین ییاید بگیرم از بهاران مژدگانی که فردا از پس پرچین بیاید علی قیصری, ...ادامه مطلب